اليناالينا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 23 روز سن داره

الیناگلینا

نقاشی دلبندم

  شب تاسوعا عمه نرگس اینا حلیم و شام دعوت کرده بودند، رفتیم اونجا تو اولش یه کم حوصله ات سر رفته بود چون سر صبا هم شلوغ بود و زیاد با تو بازی نمی کرد.من به عمه نرگس گفتم کاغذ و مداد بده که تو مشغول بشی آخه یه کم که اوضاع وفق مرادت نباشه می گی : مامان بریم خونمون.تا اینکه با کاغذ و مداد رنگی صبا یه کم مشغول شدی و این نقاشی با مزه را کشیدی خودت و من و بابا که دست هم را گرفتیم.   ...
25 آبان 1392

روز جشن

                                                                           دختر خوشگل و نازم، زیاد وقت نمی کنم بیام و از شیرین زبونیهات یا از پروسه تولدت برات بنویسم.اما الان یه کم وقت را غنیمت شمردم تا از روز تولدت بنویسم.اولش که اصلا قصد دعوت کردن مهمون نداشتم اما بعداً تصمیم گرفتیم که عمه ها و خاله ها را هم دعوت کنیم. روز جشن که د...
20 آبان 1392

سه سالگی

  دردانه مامان و بابا فردا تولدته.خدایا شکرت برای این نعمت بزرگت.  به خاطر اینکه تولدت سوم محرم افتاده ،جمعه هفته پیش١٠/٠٨/٩٢ جشن گرفتیم.خیلی خیلی خوش گذشت.فردا سعی می کنم از عکسهات برات بگذارم.خودم که از جشنت خیلی راضی بودم.
16 آبان 1392
1